عشق تو ای آرام جونم آتیش زده به استخونم
چشمون تو چراغ عمرم نوم تو قصه لبونم
قلب من دور از تو غمگینه غمگینه
ای خدا درد عشق سنگینه سنگینه
در این شهر پر ماجرا دل دارد هوای تو را
بر روی لبونم یک بوسه شکسته
در این دل تنگم یاد تو نشسته
یک شب خواهم با تو باشم تنها بگو کجا بگو کجا
امشب بی من ای بی وفا هستی کجا بگو کجا کجا
بر روی سینه ات بریزم زلف طلا
ز داغ بوسه ها بسوزم لب تو را
میخوام با ناز نیگات کنم با این چشا سیات کنم
با این لبا با این صدا زلفامو فرش رات کنم
چه حرفا چه چیزا من و از عشق حاشا
نه والا نه بلا نه والا آخ نه بلا