گل بارون خورده ای نبینم پژمرده ای نگو دل آزرده ای از عشقم سر خورده ای
با همه ناباوریت باور کن تو دلم رو گر چه برده ای آه راز قلبم نخونده ای
گل بارون خورده ای از عشقم سر خورده ای نبینم پژمرده ای نگو دل آزرده ای
با همه ناباوریت باور کن تو دلم رو گرچه برده ای آه راز قلبم نخونده ای
من عاشق تو بودم عاشق دنیا شدم گفتم لیلا شدم نشنیدی فریاد من
عاشق تو بودم عاشق دنیا شدم کاشکی میشد یکی بشه راه تو با راه من
تو بودی همه آرزوم مثل آینه روبه روم وصف و نام تو شد همه حرف و گفتگو
اما ای کاش روزگار بشه با ما سازگار بمونه از عشق من و تو این قصه به یادگار
مثل یه افسانه موندگار