پله پله تا ملاقات خدا می روم بی تحمل سوی عرش کبریا می روم
از برکت نور عشق ببین تا کجا تا کجا تا کجا میروم
باد صبا که میشود هر نفسش مشکفشان
حکایت از عشق کند آورد از دوست نشان
عطر گلستان و چمن پر شده در خیال من
مستی عارفانه ای ست قصه شور و حال من
پله پله تا ملاقات خدا میروم بی تحمل سوی عرش کبریا میروم
از برکت نور عشق ببین تا کجا تا کجا تا کجا میروم
صفای نیمه شبان عالمی دگر دارد سکوت مطلق شب رازها به بر دارد
دلم ز خلوت شب دل نمیکند زیرا دعای نیمه شبان بیشتر اثر دارد
پله پله تا ملاقات خدا میروم بی تحمل سوی عرش کبریا میروم
از برکت نور عشق ببین تا کجا تا کجا تا کجا میروم