داغلارا چم دوشنده سومبوله دن دوشنده
روحیم بدنده اوینار یادیما سن دوشنده
من عاشق داشلی قالا چینقیل لی داشلی قالا
قورخورام گلمیسن گوزلریم یاشلی قالا
بولاق باشی توز اولار اوستو دولو قیز اولار
ائیل دستمالی گوتور من گوتورسم سوز اولار
من عاشق داشلی قالا چینقیل لی داشلی قالا
قورخورام گلمیسن گوزلریم یاشلی قالا
زمانیکه به کوهها مه می افتد و گل سمبل دانه میبنده
روح من در بدنم به رقص در می آید وقتی که تو به یادم می آیی
من عاشق قلعه سنگی و پر از سنگلاخ و شن و ماسه
هراس دارم که نیایی و چشم هایم اشک آلود بمانند
سر چشمه پر از غبار میشه بالاش پر از دختر میشه
خم شو و خودت دستمال رو بردار که اگر من بردارم حرف درست میشه
من عاشق قلعه سنگی و پر از سنگلاخ و شن و ماسه
هراس دارم که نیایی و چشم هایم اشک آلود بمانند
داغلارا قم دوشنده
داداش معنیش اشتباه نوشتی
نه درسته چم معنی مه رومیده